من عبد علی ام
یک شب حسین حسین نکنم
بیمار میشوم
من عبد علی ام
یک شب حسین حسین نکنم
بیمار میشوم
برگرد تا سربند یازهرا نبستیم
سلام بر محرم......
خدایا وای از دل زینب......
سلام بر تمامی بنده های خدا
سلام بر تمامی نوکرانی که واقعا نوکرند
سلام بر بچه هایی که وافعا حس میکنند بچه های حضرت زهرا هستند
سلام بر تمامی اونهایی که تابوت مادر رو لحظه مرگشون میدونند
سلام بر اونهایی که در مقابل ظلم می ایستند
سلام بر اونهایی که در مقابل ظالم می ایستند
سلام بر تمامی سینه زنانی که سینه زن هستند
سلام بر تمامی مداحانی که مداحند
ولی مداح باشند
چون ما عاشق میکروفون زیاد داریم
ما بنده های میکروفون زیاد داریم
ما زیاد داریم یک نگاه کنید اطرافتان زیادند شاید یکیش من باشم
متاسفم متاسفم به هیچ جا نخواهیم رسید خودمون رو داریم مسخره میکنیم بنده های میکروفون
نمیدونم به کی ولی سلام
شده از دست همه ناراحت شدی و احساس کردی که کسی پیشت نیست که باهاش حرف بزنی
حس بدی بهت دست میده
ولی من اینطور نیستم
چون همیشه میدونم کسی پیشم هست
پس نگران نیستم
فکر کنم خیلی شعار دادم
پس بیخیال میشم و یه چیز میگم
هر وقت دلت گرفت به کسی روی نیار چون آفریدگارت تو رو رها نمیکنه
حالا بگو ایول
حرفم قشنگ بود
خیلی قشنگ بود انصافا
خودم حال کردم
فعلا تا بعد
اما بدن خدایی بالا سرت هست
پس به کجا چنین شتابان چون حساب و کتاب در راهه
مادرم حضرت زهرا من که
میدونم نامردم
میدونم پستم
میدونم بی ادبم
میدونم بیمعرفتم
میدونم که از دستم ناراحتی
میدونم میگی تو دیگه چرا
مادر منو ببخش که اذیتت کردم و ناراحتت کردم
من که این همه پشت سرم بد میگن تو که منو میشناسی حالا دلم گرفته و تنها موندم فقط تو رو دارم دوست دارم مرگم با روضه ات باشه مادر دلم پره دلم پره دلم پره میترسم کم بیارم میترسم تو رو از دست بدم مادر من بد باشه ولی تو ولم نکن آخه مادر بچشو رها نمیکنه اجازه دارم بهت بگم دوستت دارم
بگم .............
-------------------------------------------------------
عشق یک سینه و هفتاد و دو سر میخواهد
بــچه بـازیست مگــر عشق جگــر میخواهد
-------------------------------------------------------
مـاییـم و نـوای بی نوایی
بسم الله اگر حریف مایی
در پست بزار بگم متاسفانه حقیر بی ادبی کرده بود به عدم حضور برخی از افراد در هیئتهای شهر که با راهنمایی دوست بزرگوارم جناب هادی حمیداوی مسئول محترم هیئت ضامن آهو این پست تغییر نقد داد در آن روزها این پست را برخی از دوستان بی اطلاع حقیر در چند جایی استفاده کرده بودند که ما آنها را به خدا سپردیم ولی برخی از نقدها واقعا تخریبی بودند حقیر نام هیئتها را بدون هیچ قصد و قرضی گفتم و ترتیب گفتن زیاد مهم نبود که بزرگواران به ترتیب نام بردن هیئتها نقد داشتند آبروی افراد از حرمت خانه خدا بیشتره ما چطور این گونه عمل میکنیم و درباره مسائل شخصی دیگران زبان میچرخانیم و این برمیگرده به همان حرفم که ما داریم به بیراهه میرویم عزیزان اگر خوب مطلب را خوانده اید میدید ما نامی از هیئت شیفتگان حضرت رقیه سلام الله علیها نبرده ایم آیا چون نامی نبرده ایم کسی حرفی زد ما باید ثبت شده پیش اهل بیت علیهم السلام باشیم نه پیش اشخاص و این درست نیست باور کنید همه دارن کار میکنند و همه درد دین دارند یک شب مراسم گرفته نشود بچه ها دلگیر میشوند تمامی هیئتهای رامشیر این رویه را دارند حال میخواهد هر هیئتی باشد
اما درباره نقدی که از هیئتها میشود دوستان به چه اجازه ای و به چه جراتی درباره هیئتی که نام اهل بیت روی آن است بیحرمتی میکنید حالا ما مشکل در مسلمانی داریم باشد حالا ما ترسو هستیم باشد حالا ما جرات نداریم باشد حالا ما مرد نیستیم باشد ولی حداقل این قدر جرات داشتیم که با نام خودمان نظر دادیم نه با نام ناشناس
حقیر این را میگوید کسی که درباره هیئتی بد صحبت کند باید از حضرت زهرا سلام الله علیها طلب بخشش کند دلیل ندارد اگر شخصی در هیئتی اشتباه کرد هیئت تخریب شود این منطق جالبی نیست
ما هـمه از شـــــیعیان حــــــیدریم
در رکاب وجانـــثاران رهــــــبریمجانــــشین بی بدیل خـــمینـی کبیر
خارچــــــشم دشــــــمنان رهبردلیرنائــــب المهدی رهبـــرم سیدعلی
ازهمـــــــه لایق تر بر رهبـــــریاز صــــلاله ی پاک علـی وزهرا
مـــــی دهیــــــم ندای لبیــــک راخـــطبه ی حیدری خـــطـــبه اش
میکند دشمن را رسوا چـو مادرشبر حـــکم جــــهادش ســرمیدهیم
در رکابـــش جــــان میـــدهــــــیمنامش علیست وولایتش علیســت
تاابد گویم رهبر فـقط ســیدعلیستهـــــــرکه براوکنـد حـــســــادت
میــشود از دشــمنان ملت وامامترهبــرا مانیـــســـتیم زکــوفــیان
ما هـــستیم زنـــسل عاشــوراییانگرگویی هل من ناصراٌینصرنی
هـــمه میــشویم حربن ریاحـــــی
سر خوشم مهدی (عج) بود فرمانده ام
گر چه مهدی (عج) بود غایب ولی
سر خوشم بر نایبش سید علی
-----------------------------------------
مردم همیشه نور خدا منجلی شود
در سینه ای که مملو مهر ولی شود
من افتخار می کنم، آری خدا کند
جانم فدای حضرت سید علی شود
واقعا امام حسین شده گوشت قربونی بین ما
شاید عده ای از حرفم ناراحت بشند ولی میگم هرچه شد شد
بعضی بعضی بعضی از ما راه رو داریم کج میریم
بیشتر دنبال منافع هستیم
خیلی دم از ادب میزنیم ولی نداریم
راحت همدیگر رو خراب میکنیم
راحت از دیگران به عنوان پله استفاده میکنیم
راحت افراد رو سند بنام میزنیم
راحت فتوا صادر میکنیم
راحت سلام نمیکنیم
راحت فخر میفروشیم
راحت دو رو هستیم
راحت دل امام زمان رو میشکونیم
راحت.......
بابا تو این دنیای بداخلاقی خودمون نوجوانها رو دخیل نکنیم
بابا اصلا همه چیز مال شما ببینیم چکار میکنید
میترسم ...............................................................................................
آقایان علت حضور که نباید حتما مسولیتتان باشه اگر واقعا نوکرید بسم الله
چرا هر وقت به نفعتونه فقط هستید
چرا هر وقت میخواهید خودتون رو نشون بدید واسه کسی هستید بابا اخلاص داشته باشیم بد نیست
شاید کربلا بودیم زود راه شبانه رو قبول میکردیم و فرار میکردیم
بماند دلم پره
بهم حق بدید که بگم
در حیرتم از مرام این امت پست..........................................................
باز میگم حرفم با همه نیست همشهری که درد دین داری درد نوجوان داری درد ولایت داری بسم الله چرا ما باید در هیئتهامون که همه افرادش تکراری هستند یعنی همه سر میزنند شما نیستید حسینیه قمر بنی هاشم که به گردن همه حق دارد و با جهادی اون منطقه را پوشش داده چرا بعضی از حضرات نیستند چرا هیئت ضامن آهویی که در روزهای چهارشنبه مراسم هفتگی رو داره با شکوه اجرا میکنه با فضای جالب بازحضرات نیستند حضرات فکر نمیکنید با حضورتون در هیئت نوجوان جوانان قاسم ابن الحسن میتونید بهشون دلگرمی بدید چرا در مراسم خاصی که توسط هیئت محترم و اصلی شهررامشیر یعنی هیئت اباالفضل (ع) باز حضرات دیده نمیشوید چرا چرا چرا تو را بخدا به خودتون جواب بدید حالا باز میگم اخلاص بد نیست نگید سنمان گذشته حبیب ابن مظاهری باشید عابسی باشید و ما همون روسیاههای همیشگی که به آبروی شما راهمان میدهند
من در شهرهای زیادی رفته ام ولی عاشق شهر و بچه های شهرم هستم چون میبینم با هیچ به کجا رسیند و باز میرسند
دوستان اشتباه نکنیم اهل بیت گدای ما نیستند بلکه دوستدار ماهستند دوستان بشنوید خوب بشنوید خوب بشنوید خواهید شنید صدای غربت اهل بیت در شبهای مراسمات هفتگی هیئتهای رامشیر ما دوست داریم کنارتان بگوییم حسین حسین
پابوس همه شما
بن یباره
یاحق
سلام دوستان و بازدیدکننگان گرامی :
یکم توضیح بدم بد نیست رسوماتی که در برخی از مجالس هیئتی ما دیده میشه منو به این فکر انداخت یه پست قرار بدم با موضوعیت کلام علما و مراجع عالیقدر امیدوارم کسی جبهه نگیره ما دنباله روی مراجع هستیم بعضا دیده شده بعضی از بیسوادان شرمنده هیئتی مراجع را به دروغ رو در روی هم قرار میدهندکه اصلا صحت ندارد مجالس اهل بیت باید با شکوه تمام ولی دور از خرافات و انحرافات باشد که این مهم توسط ارشاد و راهنمایی بزرگان صورت میگیرد .
منتظر مقالات انتقادی من حقیر باشید.
ومن الله التوفیق
1_ نواختن شيپور و ني و اجراي آهنگ هاي مبتذل ؛ اين امور بدون هماهنگي و دستور فقهاء بوده است و بايد از آن جلوگيري شود.
2_ انجام كارهاي خرافي و ساختگي كه آنها نيز به تأييد فقها نرسيده است
3_ قمه زني ؛ قمه زني مانند زنجير زني و شبيه خواني از دير باز مورد اختلاف علما بوده، اين مراسم از نظر شرعي پايه و مبنايي ديني ندارد و صرفاً از روي علاقه به ابا عبدالله الحسين عليه السلام انجام مي گيرد.
بدون شك اگر به وسيله آن ضرري بر بدن وارد شود حرام است و اگر ضرري هم وارد نسازد در عرف امروز موجب بدبيني و وهن مذهب است و بايد از آن جلوگيري شود.
4_ اشعار غلو آميز و به كار بردن واژه هايي كه خلاف اعتقادات مذهبي است ؛ مثل لا اله الا الفاطمه ، يا من حسين اللهيام ، و ... كه فقهاء فتوا بر حرمت اين گونه اشعار داده اند يا حكم به احتياط داده اند.
5_ در اختيار گرفتن مجالس عزاداري به وسيله افراد بي سواد و كساني كه به جاي پرداختن به محتواي مجالس به ظواهر و مداحيهاي بي روح و بي هدف مي پردازند.
هرکدام از این موارد می تواند انحرافی را در مراسم عزاداری اقا اباعبد الله به وجود اورد و البته هر کدام از این موراد می تواند به تنهایی مورد مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد
1825. تعزيه و شبيه خوانىهاى مذهبى به صورت فعلى، چه حكمى دارد؟
ج. اگر مشتمل بر حرام و منشأ انتزاع حرام نباشد، مانعى ندارد.
تشبّه به اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ در نمايش و تعزيه
1826. تشبه به اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ در نمايش و تعزيه و... چه حكمى دارد؟
ج. اگر هتك احترام نشود، مانعى ندارد.
تعزيه تاريخ غير معتبر
1827. تعزيه و شبيهخوانى بخشهايى از تاريخ كه سند معتبرى ندارند (مثل ازدواج حضرت قاسم)، چه حكمى دارد؟
ج. اگر معلوم باشد كه نقل از بعض تواريخ و روايتها است، اشكال ندارد.
سياهپوشى در عزادارى اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ
1828. در مراسم عزادارى اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ سياه پوشى چه حكمى دارد؟
ج. خوب است، ولى موجب اعتراض به ديگران نباشد.
1829. 1) آيا تعزيه و شبيه خوانى اشكال دارد؟
ج. امورى كه در تعزيه انجام مىشود را بايد يكى يكى سؤال كرد، چنين نيست كه مجموع امور تعزيه خوانى، يك حكم داشته باشد.
2) يا مرد، اگر لباس زن را در تعزيه بپوشد و جاى او بخواند، اشكال دارد؟
ج. بله، اشكال دارد.
3) آيا صداى شيپور و طبل و دُهل در تعزيه حرام است؟
ج. ترك اينها احوط است وجوبا.
قمه زنى
1830. نظر مباركتان را در مورد قمه زنى بيان فرماييد.
ج. حكمش به عنوان اوّلى عدم ضرر رساندن به خود يا ديگرى است، به حدّى كه حرام باشد؛ پس اگر مضرّ نباشد و مفسدهاى هم بر آن مترتب نباشد فى نفسه اشكال ندارد.
نقّالى و پردهخوانى مذهبى
1831. نقّالى و پردهخوانىهاى مذهبى ـ كه زندگى پيامبران و ائمه معصومين ـ عليهمالسّلام ـ را از روى شمايل نقاشى شده ايشان توضيح مىدهند ـ ، چه حكمى دارد؟
ج. اگر مشتمل بر حرام و منشأ انتزاع حرام نباشد، مانعى ندارد.
حدود شرعى بردن نام مقدّس اهل بيت ـ عليهمالسّلام
1832. نظر حضرتعالى در مورد اين كه در بعضى از مجالس اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ و سينه زنى، نام مقدّس اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ خيلى عادى و عاميانه بر زبانها جارى مىشود، چيست؟
ج. تا حدّى كه موجب هتك نباشد، مانعى ندارد.
حدود شرعى سينهزنى و عزادارى
1833. برخى از شيعيان در مجالس عزادارى اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ و خصوصا مجلس سرور شهيدان، اباعبداللّه الحسين ـ عليهالسّلام ـ اقدام به سينهزنى و كندن صورت مىنمايند ـ كه باعث كبود شدن و خونريزى مىشود ـ ، حكم شرعى آن چيست؟
ج. در صورتى كه مناسب عزادارى باشد و مرضآور نباشد، اشكال ندارد.
لخت شدن و سرخ شدن بدن در عزادارى
1834. لخت شدن در عزادارى چگونه است و اگر بر اثر سينهزنى، بدن سرخ شود، چه حكمى دارد؟
ج. اشكال ندارد و لخت شدنى كه در معرض نظر حرام نامحرم باشد، جايز نيست.
حكم زنجير زنى
1836. زنجيرزنى چه حكمى دارد؟
ج. اشكال ندارد.
احتمال ريا در عزادارى
1837. شركت در جمعى كه گمان مىرود با ريا عزادارى مىكنند، چگونه است؟
ج. شما خودتان سعى كنيد كه عملتان با اخلاص باشد.
عزادارى و تأخير نماز اوّل وقت
1838. شركت در عزادارى، به طورى كه نتوانيم نماز را در اوّل وقت بخوانيم، چه حكمى دارد؟
ج. نماز در اوّل وقت را در اولويّت قرار دهيد.
نوحهسرايى به سبك موسيقى
1840. خواندن قرآن، نوحه و عزادارى به صورت سبكهاى موسيقى (در دستگاههاى موسيقى) جايز است؟
ج. خير، حرام است.
حدود شرعى مدّاحى با آهنگهاى مختلف
1841. سرودهايى كه مداحان، با آهنگهاى مختلف (صوتها و سبكهاى مختلف) در شادىهاى اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ مىخوانند، چه حكمى دارد؟
ج. اگر غنا و مطرب نباشد، مانعى ندارد.
اشعار با مضامين مشتبه
1842. خواندن اشعارى با مضامين مشتبه كه در آن خود را زينباللهى يا حسين اللهى مىدانند، چه صورتى دارد؟ و شركت در چنين مجالسى جايز است؟
ج. اگر منشأ انتزاع حرام است، جايز نيست.
1843. برخى مدّاحان درباره اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ غلّو مىكنند، تعابيرى مانند الوهيّت درباره آن بزرگواران به كار مىبرند، شعرها را به گونهاى با صدا مىخوانند كه شنوندگان را به حركت مىآورد، گاهى در مقام خضوع و خشوع خود را تشبيه به حيوانات ـ مانند سگ ـ مىكنند يا حتّى گاهى صداى آنها را در مىآورند. آيا اين كارها از لحاظ شرع چه حكمى دارد؟
ج. اين كارها خلاف احتياط است، بلكه اگر به طورى باشد كه اهانت به آن ذوات مقدسه ـ عليهمالسّلام ـ باشد، به عنوان ثانوى حرام قطعى است.
شنيدن نوحه همراه با موسيقى
1844. نوارهاى نوحهاى اخيرا رايج شده كه نوحه همراه با موسيقى خوانده مىشود و برخى از آنها بسيار تأثير گذار است، توليد، پخش، خريد و فروش و شنيدن چنين نوارهايى آيا جايز است؟
ج. جايز نيست. (به توضيح مذكور در مسألهى 20 از ملحقات رساله مراجعه شود.)
لخت شدن در مجالس عزادارى
1845. گاهى در سينهزنى يا زنجير زنى، افراد بخشى از بدن را برهنه مىكنند، در حالى كه زنان نيز حضور دارند. آيا اشكال دارد؟
ج. تا هنگامى كه علم به تعمّد نظر با ريبه از ديگران ندارند، اشكال ندارد.
نذر وسيله جهت عزادارى
1846. اگر كسى وسيلهاى مثل عَلَم و... را جهت عزادارى امام حسين ـ عليهالسّلام ـ نذر كرده باشد، آيا مسؤول حسينيه مىتوانند از قبول آن خوددارى نمايد؟
ج. اگر صلاح نداند، مىتواند
بلندگوى مراسم عزادارى
1848. آيا شرعا مىتوان بلندگوهاى بيرون مسجد را جهت عزادارى امام حسين ـ عليهالسّلام ـ روشن گذاشت تا مردم از آن بهره بيشترى ببرند؟ اگر علم به رضايت مردم داشته باشيم چه طور؟
ج. اگر موجب اذيت ديگران نباشد، جايز است.
خريدن عَلَم كه داراى مجسمه طاووس است
1851. آيا خريدن عَلَم كه داراى مجسمه حيواناتى مثل كبوتر، طاووس و... است براى عزاى امام حسين ـ عليهالسّلام ـ اشكال دارد؟
ج. اشكال ندارد.
پول مرثيه سرايان
1853. آيا پول دادن به مرثيه سرايانى كه بعضى از مطالب بىمدرك يا ضعيف السّند را مىخوانند و يا با غنا اشعار را مىخوانند جايز است؟
ج. اگر به نحو حرام بخوانند، جايز نيست؛ مگر اين كه به عنوان مزد كار حرام نباشد.
چهل چراغ در دستههاى عزادارى
1855. استفاده از چهل چراغ در دستههاى عزادارى چه حكمى دارد؟
ج. اشكال ندارد.
مقاتل معتبر
1857. مقاتل معتبر اعم از فارسى و عربى از نظر حضرتعالى كدامند؟
ج. كتبى كه بزرگان از علماى اماميه (رض) نوشتهاند.
منبع : پایگاه آیت الله بهجت
آقایان مداح چرا با این همه نقد شما نمیخواهید قبول کنید اشتباه کرده اید؟
مگه مراجع حکم ندادند؟نهی نکردند از خوندن این دست سبک ها؟
آقایان هرچیزی حدی داره. دقایق زیادی شور خوندن به این سبکهای بسیار زشت واقعا جالب نیست اونهم روی سبک های ترانه نامتعارف؟
آقایان مداح این سبکها به کجا چنین شتابان....!
دلم گرفت،سلام ای بزرگ منبرها
آهای اکبر ناظم ، آهای آذر ها
بریده ام چه قدر تن به اعتراف نداد؟
چه خوب شد به خدا عمرتان کفاف نداد
شما کجا و تماشای این زر اندوزی
بیان مرثیه با سبک های امروزی
شکست حرمت هیئت ، بهانه راه افتاد
زبان نوحه به سبک ترانه راه افتاد
سر دوراهی این عقل و نفس وا مانده ایم
به صرف اینکه جدید است ، هر چه خوانده ایم
حسین(سین) ، علی (عله عله) گفتیم
نخوانده مرثیه ، از مبلغ سله گفتیم
مدام صحبت مستی و جام و می کردیم
برای روضه و مرثیه نرخ طی کردیم
و تا بسته زبان های اعترافی را
مگر به خواب ببینم سوز کافی را
مدتی بیش نبود عده ای از بزرگان درباره ذکر گویی در مجالس عزاداری اهل بیت ایراد گرفته بودند من به این فکر افتادم که چند خطی درباره این مطلب بنویسم امیدوارم بتوانم مفید باشم.
ذکر و نام اعظم ارباب بی کفن باید به نحوی گفته شود که باعث بی حرمتی به نام مقدس ارباب نگردد در طی این مدتی که لیاقت نوکری را پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که علما و مراجع هر سخنی که میگویند برگرفته از علم و استنباط از موازین شرعی است و خدای ناکرده نظر شخصی و سلیقه ای نیست آنها با ذکر گویی مشکلی ندارند ولی با نحوه گفتن ذگر مشکل دارند .
خودتان قضاوت کنید وارد هیئتی میشوید که فردی در حال ذکر گفتن است ولی معلوم نیست چه میگوید فقط صدای نامفهوم که مانند طبل است خارج میشود ما نباید کاری کنیم که سینه زنان اهل بیت را ریتمی کنیم خودم شخصا چند بار این وضع را مشاهده کردم سوء تفاهمی صورت نگیرد من خودم ذکر گو هستم و این فن را نیز در حال آموزش دادن هستم پس لطفا دقت کنید:
وارد مجلسی شدم مداح در حال خواندن بود شعر بسیار قوی انتخاب کرده بود ولی سینه زنها خیلی سرد بودند از ما خواسته شد ذکر گویی کنم به محض ذکر گفتن سینه زنها گرم بودند تا نفس میکشیدم و کمی استراحت هم نظم و هم گرما از بین میرفت بعد از مراسم علت را از مسئول هیئت جویا شدم گفت بچه های ما فقط با ذکر سینه میزنند وقتی مراسم قبلی را گوش دادم صدای مداح را نمیشنیدم و کسی به شعر مداح توجه نداشت و فقط با صدای ذکر گو که نام ارباب را بد بر زبان می آورد سینه زنها سینه میزدند پس ببینید چه مشکلی پیش اومده اما از آن طرف میبینیم مداحی خوب و ذکرگویی خوب و سینه زنها هم یاری میکنند و مشکلی پیش نمی آید .
پیشنهادم به مداحان ذکرگو این است که به مسئول سیستم صوت بگویند طوری تنظیم کند که در اثر تکرار باز نام ارباب کامل شنیده شود و تا میتوانند با تلفظ عربی نام را جاری کنند فاصله دهان تا میکروفون سلیقه ای و با توجه به تن صدای مداح است یک صدای ضربه گلو یا حنجره وجود دارد که ترجیحا باید کنترل شود و ذکر گویان جوان از تلفظ بد نام ارباب و همچنین ضربه گلوی شدید خود که متاسفانه ناخواسته در سیستم صوتی بصورت دوپس دوپس شنیده میشود اجتناب کنند من شخصا به هنرجویان خودم در بخش ذکرگویی میگویم با ته حنجره ذکر بهتر خواهد بود .
پس دوستان بدانیم اگر دیدیم روحانی یا بزرگی نکته ای گفت به آن نکته خوب فکر کنیم چون واقعا وجودشان برکت است .
من شخصا اگر با این مقاله ام باعث دلخوری کسی شدم طلب حلالیت میکنم وباز هم میگویم من خودم یک ذکرگو هستم ولی واجب دانستم حرفی بزنم . قابل ذکر است در شهرستان رامشیر ذاکرانی چون رحمان شریفات و حاج فرید آلبوغبیش و کربلایی هادی حمیداوی و سعید مهربان و عبدالله حدپور و عباس شرافتی و حمید جمالی و نوید راشدی و کربلایی علیرضا درویشی و من حقیر این فن را صحیح انجام میدهند اگر هم مشکلی باشد آن را از تنظیم سیستم باید دانست.
عبدعلی بن یباره
التماس دعا
1. از آن حضرت
سؤال شد : زهد چيست ؟ فرمود : رغبت به تقوى و بى رغبتى به دنيا .
(تحف العقول ، ص 227)
2. از آن
حضرت سؤال شد : مروت چيست ؟ فرمود : حفظ دين ، عزت نفس ، نرمش ،
احسان ، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم .
(تحف العقول ، ص 227)
3. از آن حضرت
سؤال شد : كرم چيست ؟ فرمود : بخشش پيش از خواهش و اطعام در قحطى .
(تحف العقول ، ص 227)
4. از آن
حضرت سؤال شد بخل چيست ؟ فرمود : آنچه در كف دارى شرف بدانى ، و آنچه
انفاق كنى تلف شمارى .
(تحف العقول ، ص 227)
5. از آن حضرت
سؤال شد : بى نيازى چيست ؟ فرمود : رضايت نفس به آنچه برايش قسمت
شده ، هر چند كم باشد .
(تحف العقول ، ص 228)
6 . از آن
حضرت سؤال شد : فقر چيست ؟ فرمود : حرص به هر چيز .
(تحف العقول ، ص 228)
7. از آن حضرت
سؤال شد : شرف چيست ؟ فرمود : موافقت با دوستان و حفظ همسايگان .
(تحف العقول ، ص 228)
8. از آن حضرت
سؤال شد : پستى و ناكسى چيست ؟ فرمود : به خود رسيدن و بىاعتنايى به همسر .
(تحف العقول ، ص 228)
9. پناهنده به خدا
آسوده و محفوخ است ، و دشمنش ترسان و بىياور
(تحف العقول ، ص 229)
10. از خدا بر حذر
باشيد با زيادى ياد او ، و از خدا بترسيد به وسيله تقوى ، و به خدا
نزديك شويد با طاعت ، به درستى كه او نزديك است و پاسخگو .
(تحف العقول ، ص 229)
11. بزرگى
كسانى كه عظمت خدا را دانستند اين است كه تواضع كنند ، و عزت آنها كه
جلال خدا را شناختند اين است كه برايش زبونى كنند ، و سلامت آنها
كه دانستند خدا چه قدرتى دارد اين است كه به او تسليم شوند .
(تحف العقول ، ص 229)
12. بدانيد كه خدا
شما را بيهوده نيافريده و سر خود رها نكرده ، مدت عمر شما را معين
كرده ، و روزى شما را ميانتان قسمت كرده ، تا هر خردمندى اندازه خود را
بداند و بفهمد كه هر چه برايش مقدر است به او مىرسد ، و هر چه از او
نيست به او نخواهد رسيد ، خدا خرج دنياى شما را كفايت كرده و شما را
براى پرستش فراغت بخشيده و به شكرگزارى تشويق كرده ، و ذكر و نماز
را بر شما واجب كرده و تقوى را به شما سفارش كرده ، و آن را نهايت
رضايتمندى خود مقرر ساخته .
(تحف العقول ، ص 234)
13. اى
بندگان خدا ، از خدا بپرهيزيد ، و بدانيد كه هر كس از خدا بپرهيزد ، خداوند
او را به خوبى از فتنهها و آزمايشها برآورد و در كارش موفق سازد و
راه حق را برايش آماده كند .
(تحف العقول ، ص 234)
14. هيچ
مردمى با هم مشورت نكند مگر اينكه به درستى هدايت شوند .
(تحف العقول ، ص 236)
15. پستى و
ناكسى اين است كه شكر نعمت نكنى .
(تحف العقول ، ص 236)
16. در طلب مانند
شخص پيروز مكوش ، و مانند كسى كه تسليم شده به قدر اعتماد نكن چون
به دنبال كسب و روزى رفتن سنت است ، و ميانهروى در طلب روزى از عفت
است ، و عفت مانع روزى نيست ، و حرص موجب زيادى رزق نيست . به
درستى كه روزى قسمت شده و حرص زدن ، موجب گناه مىشود .
(تحف العقول ، ص 236)
17. انسان تا
وعده نداده ، آزاد است . اما وقتى وعده مىدهد زير بار مسؤوليت
مىرود ، و تا به وعدهاش عمل نكند رها نخواهد شد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
18. آن كس كه بر
حسن اختيار خداوند توكل و اعتماد كند ( و به قضا و قدر الهى خوشنود
باشد ) آرزو نمىكند در غير حالى باشد كه خداوند برايش اختيار كرده
است .
(تحف العقول ، ص 236)
19. خيرى
كه هيچ شرى در آن نيست ، شكر بر نعمت و صبر بر مصيبت و ناگوار است .
(تحف العقول ، ص 237)
20. آن حضرت -
عليه السلام - به مردى كه از بيمارى شفا يافته بود ، فرمود : خدا
يادت كرد پس يادش كن ، و از تو گذشت پس شكرش كن .
(تحف العقول ، ص 237)
21. هر كس
كه پيوسته به مسجد رود يكى از اين هشت فايده نصيبش شود :
آيه محكمه ، دستيابى به برادرى سودمند ، دانشى تازه ، رحمتى مورد انتظار ، سخنى كه او را به راه راست كشد يا او را از هلاكت برهاند ، ترك گناهان از شرم مردم و ترس از خدا .
(تحف العقول ، ص 238)
22. به
درستى كه پر ديدترين ديدهها آن است كه در خير نفوذ كند ، و شنواترين
گوشها آن است كه تذكرى را بشنود و از آن سود برد ، سالمترين دلها آن
است كه از شبهها پاك باشد .
(تحف العقول ، ص 238)
23. مردى
به امام حسن - عليه السلام - عرض كرد : دخترى دارم ، به نظر شما با
چه كسى وصلت كنم . فرمود : با كسى كه متقى و باايمان باشد .
چون اگر او را دوست بدارد ، مورد احترامش قرار مىدهد ، و اگر از او نفرت داشته باشد ، به او ظلم نمىكند .
(مستظرف ، ج 2 ، ص 218)
24. به درستى كه
نعمت دنيا پايدار نيست ، نه از آسيبش آسودگى هست ، و نه از بديهايش
جلوگيرى ، فريبى است حايل سعادت ، و تكيه گاهى است خميده .
(تحف العقول ، ص 239)
25. اى
بندگان خدا از عبرتها پند گيريد ، و از اثر گذشتگان متوجه شويد ، و به
وسيله نعمتها از نافرمانى خدا باز ايستيد ، و از پندها سود بريد .
(تحف العقول ، ص 239)
26. به درستى كه
خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسيله
طاعتش به رضاى او سبقت گيرند .
(تحف العقول ، ص 239)
27. به خدا
سوگند اگر پرده برگيرند ، معلوم مىشود كه نيكوكار مشغول كار نيك خود
است و بدكار گرفتار بدكردارى خود .
(تحف العقول ، ص 240)
28. اى
پسرم با هيچكس برادرى مكن تا بدانى كجا مىرود و از كجا مىآيد و چه
ريشهاى دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسنديدى
با او برادرى كن به شرط گذشت از لغزش و كمك در تنگى .
(تحف العقول ، ص 236)
29. از آن
حضرت سؤال شد : ترس چيست ؟ فرمود : دليرى بر دوست و گريز از دشمن .
(تحف العقول ، ص 227)
30. ننگ كشيدن
آسانتر از دوزخ رفتن است .
(تحف العقول ، ص 237)
31. سفاهت ،
به پستى گراييدن و با گمراهان نشستن است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
32. آن
حضرت در وصف برادر ( دوست ) نيكوكارش فرمود : از همه مردم در چشم من
بزرگتر بود و سر بزرگوارى او در نظر من كوچكى دنيا در چشم او بود ،
جهل و نادانى بر او تسلط نداشت ، اقدام نمىكرد مگر بعد از اطمينان
به سودمند بودن آن . نه شكايتى داشت و نه خشم و دلتنگى .
بيشتر عمرش خاموش بود ، و چون لب به سخن مىگشود بر همه گويندهها چيره بود ، ضعيف و ناتوان مىنمود ، اما هنگام نبرد شيرى درنده بود . چون با دانشمندان مىنشست به شنيدن شيفتهتر بود تا گفتن .
به هنگام ضرورت سخن ، سكوت خود را مىشكست . نمىگفت آنچه را عمل نمىكرد و عمل مىكرد آنچه را نمىگفت ، چون در برابر دو كار قرار مىگرفت كه نمىدانست كدام خداپسندانهتر است آن را در نظر مىگرفت كه پسند نفسش نبود ، هيچكس را به خاطر كارى كه مىتوان از آن عذرى آورد سرزنش نمىكرد .
(تحف العقول ، ص 237)
33. كسى كه
عقل ندارد ادب ندارد ، و كسى كه همت ندارد مروت ندارد ، و كسى كه دين
ندارد حيا ندارد . و خردمندى موجب معاشرت نيكو با مردم است ، و به
وسيله عقل سعادت هر دو عالم به دست مىآيد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
34. تعجب مىكنم
از كسانيكه در غذاى جسم خود فكر مىكنند ولى در امور معنوى و غذاى
جان خويش تفكر نمىكنند. شكم را از طعام مضر حفظ مىكنند ولى در روح و
روان خويش افكار پليد و پستى را وارد مىكنند .
(بحار الانوار، ج 1 ، ص 218)
35. حضرت
مجتبى - عليه الاسلام - بهترين جامههاى خود را در موقع نماز مىپوشيد ،
كسانى از آن حضرت سبب اين كار را سؤال كردند ، در جواب فرمود :
خداند جميل است و جمال و زيبايى را دوست دارد به اين جهت خود را در
پيشگاه الهى زينت مىكنم ، خداوند امر فرموده كه با زينتهاى خود در
مساجد حاضر شويد .
(تفسير عياشى ، ج 2 ، ص 14)
36. تنها چيزى كه
در اين دنياى فانى ، باقى مىماند قرآن است ، پس قرآن را پيشوا و
امام خود قرار دهيد ، تا به راه راست و مستقيم هدايت شويد .
همانا محق ترين مردم به قرآن كسانى هستند كه بدان عمل كنند اگر چه آن را حفظ نكرده باشند ، و دورترين افراد از قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن عمل نكنند گرچه قارى و خواننده آن باشند .
(ارشاد القلوب ، ص 102)
37. اى مردم هر
كس براى خدا اخلاص ورزد و سخن او را راهنماى خود قرار دهد به راهى
كه درستتر و استوارتر است هدايت مىشود و خداوند او را براى آگاهى و
هوشيارى توفيق داده و به عاقبت خوش كمك كرده است.
(تحف العقول ، ص 229)
38. پرسش
صحيح نيمى از علم است ، و مدارا كردن با مردم نيمى از عقل است ، و
اقتصاد و اعتدال در زندگى نيمى از مخارج است .
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج 18 ، ص 108)
39. بيشترين
زيركى ، ترس از خدا و پرهيزكارى است و بيشترين نادانى ، عياشى و
شهوترانى است .
(حليه الاولياء ، ج 2 ، ص 37)
40. مادرم
فاطمه ( س ) را ديدم كه شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و ركوع و سجود
بود و شنيدم كه براى مؤمنين دعا مىكرد و اسامى آنان را ذكر مىنمود
و براى آنان بسيار دعا مىكرد ولى براى خودش دعا نكرد ، پس به او
عرض كردم : مادر چرا همان طور كه براى ديگران دعا كردى براى خودت
دعا نكردى ، فرمودند : پسرم ، اول همسايه را مقدم دار و سپس خود و
اهل خانه را .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
41. رسول
خدا ( ص ) فرمود : محبت و دوستى ما اهل بيت را اختيار كنيد ، چون هر كس
خدا را در حالى ملاقات كند كه ما اهل بيت را دوست داشته باشد ، با
شفاعت ما وارد بهشت مىشود .
(محاسن ، ص 61)
42. اى مردم ! از
جدم پيامبر خدا شنيدم كه مىفرمود : من شهر علم و دانشم و على ( ع )
دروازه آن است ، آيا از غير دروازه وارد شهر مىشوند ؟
(امالى صدوق ، ص 207)
43. شخصى به
امام حسن - عليه السلام - عرض كرد : اى پسر پيامبر خدا چرا ما از مرگ
اكراه داريم و آن را دوست نداريم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود
را خراب و دنيايتان را آباد كردهايد ، بنابراين انتقال از عمران و
آبادانى به خرابى و ويرانى را دوست نداريد .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 110)
44. سوگند به
خداوند ! هر كس ما را دوست داشته باشد ، اگر چه در دورترين نقاط مانند
ديلم اسير باشد ، دوستى ما براى او مفيد است . همانا محبت ما گناهان
فرزندان آدم را از بين مىبرد ، همانطور كه باد برگ درختان را مىريزد .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 24)
45. بيشتر
اهل كوفه به معاويه نوشتند : ما با تو هستيم ، اگر مىخواهى ما حسن ( ع
) را دستگير مىكنيم و پيش تو مىفرستيم . بعد خيمه امام حسن ( ع )
را غارت كرده و آن حضرت را مجروح كردند .
پس امامحسن ( ع ) به معاويه نوشت : همانا اين امر ( حكومت ) و جانشينى پيامبر از آن من و اهل بيت من است و براى تو و اهل بيت تو حرام است ، من اين مطلب را از رسول خدا شنيدم .
سوگند به خداوند ، اگر يارانى شكيبا و آگاه به حق خويش مىيافتم ، تسليم تو نمىشدم و آنچه را مىخواستى به تو نمىدادم .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 45)
46. اگر همه
دنيا را تبديل به يك لقمه غذا كنم و به انسانى كه خدا را از روى خلوص
عبادت مىكند بخورانم ، باز احساس مىكنم كه در حق او كوتاهى
كردهام .
و اگر از استفاده كردن كافر از دنيا جلوگيرى كنم تا به آن اندازه كه جانش از شدت گرسنگى و تشنگى به لب برسد ، آنگاه جرعهاى آب به او بدهم ، خود را اسرافكار مىپندارم .
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص 350)
47. والاترين
مقام نزد خداوند ، از آن كسى است كه بيشتر از همه به حقوق مردم آشنا
باشد و در اداى آن حقوق ، بيشتر از همه كوشا باشد . و كسى كه در
برابر برادران دينى خود تواضع كند ، خداوند او را از صديقين و شيعيان
اميرالمؤمنين - عليه السلام - قرار مىدهد .
(حياة امام حسن بن على ، ج 1 ، ص 319)
48. پيامبر
خدا ( ص ) فرمود : هيچ بندهاى حقيقتا مؤمن نيست مگر اينكه نفس خود
را شديدتر از محاسبه بين دو شريك و يا محاسبه مولا از بنده خود مورد
محاسبه قرار دهد .
(بحار الانوار ، ج 70 ، ص 72)
49. پيامبر
خدا ( ص ) فرموده است : يكى از موجبات آمرزش گناهان ، مسرور كردن
برادران دينى است .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 8 ، ص 193)
50. دنيا محل
گرفتارى و آزمايش است و هر چه در آن است رو به زوال و نابودى
مىباشد ، و خداوند ما را از احوال دنيا آگاه كرده است تا عبرت گيريم ، و
به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتى بر خدا نداشته باشيم .
پس در اين دنياى فانى زهد بورزيد و به آنچه باقى و پايدار است
رغبت داشته باشيد و در خفا و آشكار از خدا بترسيد .
(توحيد صدوق ، ص 378)
51. هنگامى
كه مستحبات به واجبات ضرر برسانند ، آنها را ترك كنيد .
(تحف العقول ، ص 236)
52. سه چيز
مردم را هلاك مىكند : تكبر ، حرص و حسد . چون تكبر دين انسان را از بين
مىبرد و شيطان هم به واسطه تكبر ملعون و منفور شد ، و حرص دشمن
نفس انسان است و حضرت آدم به سبب حرص از بهشت رانده شد ، و حسد
راهبر بدى و بدبختى است و به سبب حسد قابيل برادرش هابيل را كشت .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
53. علم و دانش
خود را به مردم ياد بده و علم ديگران را ياد بگير تا بدين وسيله هم
علم خود را محكم و استوار كنى و هم آنچه نمىدانى بياموزى .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
54. فقط به ديدار
كسى برو كه يا به عطا و بخشش او اميدوار باشى و از قدرت او بترسى ،
يا از علم او استفاده كنى ، يا به بركت دعاى او اميدوار باشى ، و يا
از خويشان تو باشد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
55. ظالمى شبيهتر
از حسود به مظلوم نديدهام .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
56. آنچه از
امور دنيوى را كه طلب كردى ولى به دست نياوردى ، فراموش كن .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
57. هر كس
را كه خداوند توفيق دعا كردن بدهد ، باب اجابت را برايش باز مىكند و
هر كس را كه توفيق طاعت و عبادت دهد ، باب قبول را برايش باز مىكند و
هر كس را كه توفيق شكرگزارى دهد ، باب افزايش نعمتها را برايش باز
مىكند .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
58. به امام
مجتبى - عليه السلام - عرض شد : اى پسر پيامبر خدا در چه حالى هستى ؟
فرمود : خدايى دارم كه بر من مسلط است ، و آتش جهنم در پيش روى من است ، و مرگ مرا مىخواند ، و حساب آخرت مرا احاطه كرده است ، و در قيد و بند اعمالم هستم ، نمىتوانم آنچه را كه دوست دارم به دست آورم و آنچه را دوست ندارم از خود دور كنم چون انجام امور به دست ديگرى است .
اگر بخواهد ، مرا عذاب مىكند و اگر بخواهد ، مرا مىبخشد . پس كدام فقير و محتاجى است كه محتاج تر از من باشد ؟
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
59. وعده
دادن آفت كرم و بخشش است ، و چاره آن انجام و اتمام بخشش است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
60. براى
مجازات در خطاها و لغزشها عجله نكن ، و بين خطا و مجازات براى عذرخواهى
فرصتى باقى بگذار .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
61. مصيبتها و
ناملايمات كليدهاى پاداش و ثواب هستند .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
62. نعمت ،
امتحان و آزمايش الهى است . پس اگر شكر كردى ، نعمت است و اگر
ناسپاسى كردى ، به غضب و خشم الهى تبديل مىشود.
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
63. از بهره
زبانت همان مقدار براى تو كفايت مىكند كه راه هدايتت را از گمراهى
روشن كند .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 114)
64. از تفكر و
تعقل غافل نشويد ، زيرا تفكر حيات بخش قلب آگاه و كليد درهاى حكمت
است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
65. اى پسر
آدم ، از زمانى كه از مادر زاييده شدى مشغول نابود كردن عمر خود
بودهاى ، پس از باقىمانده عمر خود براى آينده ( عالم آخرت ) ذخيره
كن ، به درستى كه مؤمن از اين دنيا زاد و توشه برمىگيرد و كافر
خوشگذارنى مىكند .
و بعد اين آيه را تلاوت فرمودند : " و زاد و توشه برگيريد ، به درستى كه بهترين توشه تقوى است " .
(كشف الغمه ، ج 1 ، ص 572)
66. آماده
سفر آخرت شو و قبل از فرارسيدن مرگ زاد و توشه خود را فراهم كن ، و
بدان كه تو در حالى دنيا را مىطلبى كه مرگ ، تو را مىطلبد ، و
امروز غم و اندوه فردا را نداشته باش ، و بدان كه هر چه از مال
دنيا بيشتر از غذا و خوراك خود به دست آوردى در حقيقت آن را براى
ديگران ذخيره كردهاى ، و بدان كه اموال حلال دنيا مورد محاسبه
قرار خواهد گرفت و اموال حرام دنيا عقاب و مجازات دارد و در اموال
شبهناك و مشكوك سرزنش هست .
پس دنيا را مانند مردارى فرض كن و آن مقدار از آن برگير كه تو را كفايت كند ، پس اگر حلال باشد تو زهد ورزيدهاى و اگر حرام باشد گناهى مرتكب نشدهاى چون به مقدار اضطرار و ناچارى استفاده كردهاى آنچنان كه از مردار به هنگام ناچارى استفاده مىشود ، و اگر در آن عتاب و سرزنش باشد ، سرزنشى كم و آسان خواهد بود .
(بحار الانوار ، ج ، 44 ، ص 139)
67. براى
دنيايت آنچنان رفتار كن كه گويا براى هميشه زندهاى ، و براى آخرتت
چنان رفتار كن كه گويا فردا خواهى مرد .
(بحار الانوار ، ج ، 44 ، ص 139)
68. اگر به
خاطر نيازى مجبور شدى با مردى دوست و همنشين شوى ، پس با كسى دوست شو
كه وقتى با او همنشينى مىكنى ، موجب زينت تو باشد و هنگامى كه به
او خدمتى كردى ، از تو حمايت كند و هنگامى كه از او در خواست كمك
كردى ، تو را يارى كند و اگر سخنى گفتى ، سخن تو را تصديق كند و اگر
حمله كردى ، هجوم تو را قوت بخشد و اگر چيزى طلب كردى ، تو را يارى
كند و اگر نقصى از تو آشكار شد ، آن را بپوشاند و اگر نيكى از تو ديد ،
آن را به حساب آورد .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 139)
69. هر كس
قرآن بخواند ، يك دعاى مستجاب براى او مىباشد كه يا فورا اجابت مىشود
و يا با تأخير .
(بحار الانوار ، ج 92 ، ص 204)
70. امام حسن (
ع ) : پيامبر خدا فرموده است : هر كس آية الكرسى را بعد از نماز
واجب بخواند ، تا نماز بعد در پناه و حفاطت خداست .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 10 ، ص 102)
71. هر
روزهدارى هنگام افطار يك دعاى اجابت شده دارد . پس در اولين لقمه
افطار بگو : به نام خدا ، اى خدايى كه آمرزش تو فراگير و وسيع است
، مرا ببخش .
(اقبال الاعمال ، ص 116)
72. امام
حسن ( ع ) : پيامبر خدا فرموده است : كسى كه بعد از خواندن نماز صبح
در همان محل بنشيند و مشغول ذكر خدا شود تا خورشيد طلوع كند ، براى او
پرده و مانعى از آتش عذاب الهى خواهد بود .
(تيسير المطالب ، ص 350)
73. به
درستى كه هر كس طالب عبادت باشد ، خود را براى آن آراسته و پاك
مىكند .
(تحف العقول ، ص 236)
74. سزاوار
مرد روزهدار اين است كه ريشش را رنگ كرده و لباسش را خوشبو كند ، و
سزاوار زن روزهدار اين است كه موى سرش را شانه كرده و لباسش را خوشبو
كند .
(الخصال ، ص 61)
75. از پدرم
شنيدم كه پيامبر خدا فرموده است : هر كس در قضاى حاجت برادر دينى خود
كوشش كند ، مانند اين است كه نه هزار سال خدا را عبادت كرده باشد
در حالى كه روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد .
(الفقيه ، ج 2 ، ص 189)
76. زكات
دادن هرگز موجب كم شدن مال نمىشود.
(دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 246 - 264)
77. از
پروردگارم شرم مىكنم از اينكه ملاقات كنم او را و حال آنكه من پياده
به زيارت خانه او نرفته باشم .
(حلية الاولياء ، ج 2 ، ص 37)
78. به
حضرت عرض شد چرا شما هرگز نيازمندى را نااميد بر نمىگردانيد ، اگر چه
سوار بر شتر باشيد ؟ فرمود : خود من هم محتاج و نيازمند درگاه خداوند هستم
و دوست دارم كه خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم در حالى كه
نيازمند هستم ، نيازمندان را نااميد كنم .
عادت خداوند اين است كه نعمتهايش را بر من ارزانى بدارد و عادت من هم اين است كه نعمتهايش را به بندگانش عطا كنم ، و مىترسم كه اگر از اين عادت خود دست بردارم خداوند هم دست از عادت خود بردارد .
(نور الابصار ، ص 123 - كنز المدفون ، ص 434)
79. وقتى يكى از
شما دوستش را ملاقات مىكند ، بايد جاى نور در پيشانى او را ببوسد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 110)
80. آنكس
كه مرگش فرا رسيده ، مهلت مىطلبد تا گذشته را جبران كند و آنكس كه
مرگش فرا نرسيده و براى عمل صالح فرصت دارد ، امروز و فردا مىكند .
(تحف العقول ، ص 236)
81. اى
كسانى كه اهل خوشگذرانى و لذات دنيا هستيد ، بدانيد كه اين لذات باقى
ماندنى نيست ، و مغرور شدن به سايهاى كه زوال پذير است ، حماقت
است .
(اعلام الدين ، ص 241)
82. بيشترين عفو و
بخشش كريم وقتى است كه خطاكار نتواند براى خطاى خود عذرى بياورد .
(اعلام الدين ، ص 297)
83. كسى كه
خدا را بشناسد ، او را دوست مىدارد و كسى كه دنيا را بشناسد ، در آن زهد
مىورزد . و شخص مؤمن عمل لهو و بيهوده انجام نمىدهد مگر وقتى كه
غافل مىشود ، و هنگامى كه متوجه كار بيهوده خود شد ، محزون مىگردد
.
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص 52)
84. كسى كه
بندگى خدا كند ، خداوند همه چيز را بنده او مىكند .
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 2 ، ص 108)
85. كسى كه
كارهاى نيك خود را مىشمارد ، احسان و كرامتش را از بين مىبرد .
(بحار الانوار ، ج 74 ، ص 417)
86. از آن
حضرت در باره سكوت سؤال شد ، فرمود : سكوت پرده نادانى و زينت آبرو
و عزت است و كسى كه سكوت مىكند راحت و آسوده ، و همنشين او در امان
است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
87. مردى از امام
حسن ( ع ) درخواست راهنمايى كرد . امام ( ع ) به او فرمودند :
مرا ستايش نكن كه نسبت به خودم از شما آشناترم ، و دروغگو هم نشمار كه نظر دروغگو بىارزش است ، و نزد من غيبت هيچ كس را نكن .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 109)
88. اى پسر
آدم از اعمال حرام دورى كن تا شخص عابدى باشى ، و به آنچه خداوند
روزى تو كرده خوشنود و راضى باش تا بىنياز باشى ، و حق همسايگى را در
باره همسايهات مراعات كن تا مسلمان باشى ، و آنچنان با مردم رفتار
كن كه دوست دارى با تو رفتار شود تا شخص عادلى باشى .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 112)
89. از آن
حضرت سؤال شد زندگى چه كسى از همه بهتر است ؟ فرمود : كسى كه مردم را
در زندگى خود شريك كند .
(تاريخ يعقوبى ، ج 2 ، ص 215)
90. دست
نيافتن به نيازمنديها بهتر از درخواست آن از نااهلان است .
(تاريخ يعقوبى ، ج 2 ، ص 215)
91. بداخلاقى بدتر
از بلا و مصيبت است .
(تاريخ يعقوبى ، ج 2 ، ص 215)
92. اى اهل كوفه
بدانيد كه صبر و شكيبايى زينت است ، و وفاى به عهد جوانمردى است ،
و عجله و شتابزدگى كمخردى است ، و كمخردى ضعف است ، و همنشينى با
فرومايگان موجب ننگ و رسوايى است ، و رفت و آمد با هرزگان و گناهكاران
موجب شك و بدگمانى است .
(ترجمة الامام الحسن ، ص 167)
93. ما
تجربه كرديم و تجربه كنندگان نيز تجربه كردند ، ولى چيزى مفيدتر از وجود
صبر و پرضررتر از نبود صبر نديديم . با صبر همه امور اصلاح مىشود و
چيزى جاى آن را نمىگيرد .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج 1 ، ص 319)
94. هيچ حقى كه
باطلى در آن نباشد مانند مرگ نديدم كه شبيهتر باشد به باطلى كه
حقى در آن نيست .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج 18 ، ص 311)
95. امام حسن
مجتبى - عليه السلام - به هنگام ورود به مسجد سر را به طرف آسمان
بلند مىكرد و مىفرمود : پروردگارا ! مهمان تو جلو درب خانهات ايستاده
است .
اى نيكوكار ! بنده گناهكار و بدرفتار به درگاهت شتافته ، از زشتىهايى كه مرتكب شده به خاطر زيبايىهايى كه در نزد توست درگذر ، اى بخشنده و كريم .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 339
96. دوازده چيز از
آداب غذا خوردن بوده و بر هر مسلمانى لازم است كه از آنها اطلاع
داشته باشد ، چهار چيز آن واجب ، و چهار چيز ديگر سنت ، و چهار مورد
باقىمانده از ادب و اخلاق است . اما چهار امر لازم : شناسايى منعم
، خشنود بودن به آنچه روزى گرديده ، نام خدا را بر زبان جارى كردن
و شكرگزارى در برابر نعمتى كه عطا شده است .
و چهار امرى كه سنت است : وضو گرفتن پيش از شروع به غذا ، نشستن بر طرف چپ ، غذا خوردن با سه انگشت و ليسيدن انگشتان مىباشد . و چهار امرى كه از آداب و اخلاق است : خوردن از غذاهاى جلوى خودش ، كوچك برداشتن لقمه ، خوب جويدن غذا و كم نگاه كردن به صورت ديگران مىباشد .
(من لا يحضره الفقيه ، ج 3 ، ص 227 ، ح 38)
97 . شوخى كردن
حرمت و احترام را از بين مىبرد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
98. كار نيك آن
است كه در انجامش درنگ نشود ، و بعد از انجام آن منت نگذارند .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
99. قدر نعمتهاى
پروردگار تا موقعى كه پابرجاست مجهول و ناشناخته است ، و زمانى
شناخته مىشود كه از دست رفته باشد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
100. كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مىكنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.
(كافى ، ج2 ، ص62 )
1- زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول میطلبید و میگویید:
«أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول دادهاند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
2- زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام میروند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند.
3- بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور - کسی مادرش را به کول میگرفت و به حرم میبرد. چیزهای عجیبی را میدید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غدهای داشت و میبایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود:
«غده خوب میشود. احتیاج به عمل ندارد!» ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
4- همه زیارتنامهها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام میدانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:
«از بعضی گریهها ناراحت هستم!»
5- یکی از بزرگان میگوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخواندهام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان میخوانند که گویی شاهنامه میخوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کردهام.
6- حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند:
«در روز عاشورا مقداری از گِل پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!
7- پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
«در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.»
این جمله دو معنی دارد:
معنی اول این که حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
8- کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه میباشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین - سلام الله علیهم - را یک یک با سلام ذکر میفرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- میباشد.
9- در همین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت میباشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند. زیارت نامه میخواندند. همین زیارت نامه معمولی را میخواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
10- حرف آخر این که: عمل کنیم به هر چه میدانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمیدانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.
منبع: کتاب به سوی محبوب، و کتاب برگی از دفتر آفتاب. آیة الله بهجت